در بررسی نسبت بین انتظار و مقاومت می توان گفت: مقاومت بدون انتظار برای اصلاح و گشایش، بی معناست درست به همان اندازه که انتظار بدون مقاومت و ایستادگی، نوعی توهم ذهنی محسوب می شود. مقاومت آن است که فرد و یا جامعه ای در مقابل کژی، ظلم و نادرستی، ایستادگی می کند تا در نتیجه آن ایستادگی، ظلم از بین برود و عدل و داد، رخ بنماید. انتظاری که در آن زمینه سازی وجود نداشته باشد و منتظری که در جان و جهان خود، دست به اصلاح برای خواسته خود نزند، فایده ای جز واژه سازی و گاه بازی با آن ها را نداشته است. انتظار سازنده و فعال، نمی تواند بدون مبارزه با بزرگان و بت های ظلم انجام شود و این مبارزه، نیازمند مقاومت و پایداری است.
خواست فطری بشر که مورد تایید همه کتاب های آسمانی قرار گرفته است، آمدن منجی موعود و مصلح جهانی است. منتظر منجی بودن و پایان تاریخ را با سرانجام خوش دیدن، گویی نوعی از سرشت آدمیان است که البته در ادیان و مذاهب مختلف، مصادیق متفاوتی برای آن نام برده شده است. این اسم های مختلف و گاه متنوع، همراه با علائم گاه بسیار نزدیک و شبیه هم معرفی شده اند. حضور منجی در هنر ادیان و ملل مختلف، بخش بزرگی را به خود اختصاص داده است. بخشی که از آن می توان به عنوان گنجینه هنری انتظار در نزد بشر نام برد.
در فرهنگ اسلامی و به خصوص شیعی، انتظار پررنگ تر و با معنای خاص تری بروز و ظهور دارد. مهدویت در این نگاه، نه تنها یک رویکرد آیینی بلکه یکی از اساسی ترین بخش های اعتقادی و تفسیری جهان محسوب می شود. در این فرهنگ، منجی جهان، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام، حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد. سلسله او کاملا مشخص است و تاریخ تولد و محل تولدش کاملا معلوم است. او زنده است و رابطه او با جهان در دوران غیبتش مشخص است. این فرهنگ باعث شده است تا بخش بزرگی از ادبیات و هنر شیعی، ادبیات و هنر انتظار را شکل ببخشد.
دبیرخانه جایزه دانشگاهی شهید بهروز مرادی ضمن تبریک فرا رسیدن نیمه شعبان و آرزوی تعجیل در فرج مولود فرخنده این روز، از همه اهالی فکر و فرهنگ و هنر دعوت می کند تا با آفرینش و پژوهش های عالمانه خود، هنر انتظار را به معنای درست آن که همراه و همنوا با هنر مقاومت و پایداری است برای همه مخاطبان خود تبیین کنند و در خلق و نقد هنر مقاومت، به معنای انتظار و جهت گیری اثر با فضای انتظار دقت نمایند.