♦دکتر مجتبی عطارزاده؛ دکترای علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان نیز پرسش های دبیرخانه جایزه دانشگاهی شهید بهروز مرادی را پاسخ دادند. پاسخ های این دانشیار دانشگاه هنر اصفهان را با هم می خوانیم:
*تعریف شما از هنر مقاومت و پایداری چیست؟ وقتی سخن از اضافه ای مانند مقاومت و پایداری با هنر می کنیم، نگاه ما تنها به مضمون و محتواست یا فرم هم در این نگاه دخیل می شود؟
جوهره «هنر مقاومت»، پایداری و ایستادگی است. این پایداری، ریشه در ذات و فطرت آدمی دارد؛ چراکه فرد زمانی میتواند به منزلت انسانی خود دست یابد که بتواند بهراستی و درستی در برابر هوای نفس، هجمههای درونی و بیرونی و همچنین زشتی و کژی ایستادگی و مقاومت کند.
در ایران ،مفهوم «هنر مقاومت» بیش از آنکه ناظر به کشمکشهای درونی فرد در مواجهه با نیروهای خیر و شر و مبارزه علیه کژیهای درونی و پیرامونی باشد، تکیهبر مقاومت و پایداری در برابر دشمنان متجاوز به سرزمین ملی یا مذهبی دارد. اینگونه هنر مقاومت، بر دو محور «بودن» و «شدن» استوار است.
برای آنکه ملتی بتواند در برابر هجوم بیگانه مقاومت کند، از یکسو نیازمند تقویت عزتنفس و شجاعت است و از سوی دیگر، به وحدت همه افراد آن اجتماع احتیاج دارد. پس برای رسیدن به این دو اصل، بایستی بر نیکیها و توانمندیهای آن اجتماع تأکید شده و «روایت» خوبیها و رشادتها و داشتههای آن قوم بیشازپیش روایت شود.
در ایران با توجه به سابقه تک خدایی بودن مردم و عجین بودن دین و مذهب در زندگی و حکمرانی این سرزمین،به لحاظ محتوا و مضمون، موضوع مذهب هم بر هنر از مذهب تأثیر فراوان پذیرفته است، به گونه ای که هنر و ادبیات مقاومت در ایران همواره ترکیبی از هنر ملی مذهبی بوده و هست. به همین جهت، هنر ایرانی از حیث فرم به دلیل تأثیرات مذهبی و برای دوری از محرمات، بیشتر از آنکه معطوف به عناصر حقیقی باشد، سمبولیک و وابسته به نماد است، هنر مقاومت در این سرزمین نیز، سرشار از المانهای تکراری و دیرآشناست. نمادهایی همچون رنگ سرخ، کبوتر، پرواز، سرو، خاک، مادر و... بدینسان هنرهای تجسمی ایرانی با محور مقاومت را میتوان بهسرعت از طریق نمادهایش بازشناخت.
* نسبت بین هنر و سیاست در هنر مقاومت و پایداری چه تفاوتی با دیگر نگاه ها و اقسام هنر دارد؟
هنربه معنای اعم سرچشمهای است که گفتمان سیاسی، عقاید مربوط به سیاست، و در نهایت، اقدامات متعاقبشان از آن سرچشمه میگیرد. البته هیچ رابطه علی وجود ندارد که بتواند ارتباط بین هنر و سیاست را توجیه کند؛ زیرا خود آثار هنری بخشی از قلمرو اجتماعیاند که فعل و انفعالات سیاسی نیز از دل آن قلمرو پدید میآیند، از این رو باید رابطه علی پیچیدهای بین این دو مقوله قائل شد. برخلاف تصور معمول که هنر را تابعی از عرصه اجتماعی، جدا شده از آن یا در بهترین حالت بازتابنده آن میداند، هنر را باید بخشی اصلی و جدایی ناپذیر از آن چه رفتار سیاسی را رقم میزند، تلقی نمود.
بر این اساس،تکوین پایداری در هر اجتماعی از نوع نگرش حاکم بر فرهنگ عمومی به این مقوله تاثیر می پذیرد که هنر نیز جزئی از آن است. همان گونه که پیش از این اشاره شد، اگر در دیگر انواع هنر بیشتر به «بودن» توجه می شود اما از آن جا که عرصه مقاومت ریشه در باورهای درونی آحاد جامعه دارد، آنچه در این بین مایه تعالی و ارتقاءفهم گردد، اهمیت دو چندان پیدا می کند. بر این اساس، هنر یاریگر رشد و تعالی نفسانی صرفا نمی تواند در حیطه «بودن»محدود گردد، بلکه باید در جهت مذکور انسان را در مسیر«شدن» همراهی نماید.
*هنر مقاومت و پایداری چه نقشی در گسترش صلح، حفظ محیط زیست و تلاش برای زندگی بهتر می تواند ایفا کند؟
یکی از مفاهیم صلح نبودن خشونت در هیچ جنبهای از جوانب زندگی بشری است. پر واضح است زمانی این مهم تحقق مییابد که افراد تفاوت های دیگران در جامعه را پذیرفته باشند و سعی بر آن نداشته باشند که اراده خود را بر دیگران تحمیل نمایند. انسان برای انسان بودن خود و انسان ماندن خویش نیاز به تلاش دارد .تحقق این هدف در سایه در صلح زیستن با دیگران حاصل می شود.
از اینجا نیاز به چگونگی تامین همزیستی مسالمت آمیز با گسترش فرهنگ صلح در جامعه انسانی، مشخص میگردد در میان گنجینه فرهنگ، شاید هیچ مقوله ای به اندازه هنر که از دل عنصرهای متفرق، وحدتی بدیع می آفریند، قادر به تمهید مسیر برای نیل به چنین غایتی نباشد. هنر منجر به درک زیبا شناختی شده و بدین طریق، امکان شناخت تمام پدیده های زیبا در جهان هستی فراهم می شود.
شاخهای از هنر، با درونمایه تشویق و تهییج به مقاومت و پایداری در برابر متجاوزان به حریم زیبای همزیستی مسالمت آمیز انسان ها، با هدف تبیین زشتی و پلیدی جنگ طلبان و دفاع از ارزشهای والای انسانی، به کمک ابزار و صنایع خاص هنری، قادر به انتقال پیام اصلی صلح با تأثیرگذاری فراوان به مخاطبانش می باشد.
*نگاه سیاستمدران جهان و جریان های سیاسی به هنر و به خصوص هنر مقاومت و پایداری چه نگاهی بوده و هست؟
هنر از قدیمیترین و موثرترین پدیدههای زندگی فردی و اجتماعی انسان است، تا جایی که هیچ وسیله یا روش زندگی را نمیتوان پیدا کرد که هنر به نوعی در آن نفوذ نکرده باشد. هنر، یکى از بهترین و موثرترین راهها براى نزدیکى انسانها با دیدگاهها و تفکرات متفاوت به یکدیگر است .
از این رو، اصحاب سیاست آن را به مثابه ابزاری کارآمد در دیپلماسی فرهنگی تلقی می کنند. نقش بالقوهای که چهرههای جهانی و ماندگاری چون مولانا جلالالدین رومی، حافظ، ابنسینا، شکسپیر، لویی پاستور، آلفرد نوبل، گابریل مارسیا مارکز، اکتاویو پاز، آناتول فرانس و غیره که در این حوزه برای کشورها و ملل منتسب به خود ایفا نموده اند، مثال بارزی از این مورد محسوب میشود.
اقدام عملی برای مقابله با ظلم، بن مایه هنر مقاومت را تشکیل می دهد.تنها رهبران جبهه مقاومت هستند که با الهام از همه شایستگی های رهبری تبادلی که زمینه را برای ارتقاء به مراتب بالاتر را فراهم می سازد، در این عرصه هنر خویش را در دفاع از زجر دیدگان و ستم کشیدگان به نمایش می گذارند.
یکی از ابعاد اصلی این رهبری الهام بخش، بهره مندی از چشم انداز است؛ چشم اندازی مطلوب و ایده آل و مشترک. هرچه این چشم انداز از سوی مخاطبان جبهه مقاومت مقبولیت بیشتری پیدا کند و شماربیشتری آن را ایده آل تلقی کنند؛ یا به عبارت ساده تر، هرچه آرمان هایی که یک رهبران مقاومت در قالب چشم انداز به آنها نظر دارند، از آرمان های شخصی فراتر رفته و به عنوان آرمان های بشریت، برای جامعه بزرگ تری به لحاظ معیارهای انسانی، مقبولیت پیدا کند، دامنه تاثیرگذاری مقاومت از مرزهای جغرافیایی، فرهنگی، نژادی و... فراترخواهد رفت.
*ارزیابی شما از نگاه دانشجویان و استادان به هنر مقاومت و پایداری چیست؟
نسل امروز ما که رشادتهای مدافعان وطن در طول جنگ تحمیلی را ندیده، شاید نتواند هنر مقاومت به لحاظ زیباییشناسی که جهاد انسان مقاوم را در برابر تهاجم دشمن تصویر میکند، درک نماید. در چنین موقعیتی، مسئولیت هنرمندان و دانشگاهیان به عنوان قشر آگاه جامعه بیش از سایر افراد است.
با توجیه دانشجویان و اساتید دانشگاه هنر، امکان بهره وری از ابزار لطیف و در عین حال برنده خلاقیت هنری آنان در قالب انواع مختلف هنر نظیر هنر هفتم، سرود، نقاشی، کاریکاتور و ادبیات در جهت روشنگری تمام و کمال از محور دفاع و مقاومت فراهم خواهد آمد. به نظر می رسد در صورت اهتمام به ایجاد زمینه های فعالیت برای دانشجویان در دوران دانشجویی، ایشان علاوه بر فعالیتهای درسی، در عرصه خلق آثار در حوزه مقاومت و پایداری نیز رغبت نشان دهند.
* شما شهید بهروز مرادی را تا چه اندازه می شناسید و چه بعدی از شخصیت ایشان برای شما حائز اهمیت است؟
برای شناخت شهید مرادی، باید خود شاهد بود چرا که با حصول این معرفت، شناسائی این شهید بزرگوار هم بالتبع، حاصل خواهد آمد که چون صد آمد، نود هم نزد ماست. «شهيد»، زيباترين زخم بر پيكر هستي و «شهادت» زيباترين غزلي است كه از لبهاي سرخ حقيقت ميتراود. شهادت بيداري را معنا ميكند و بينايي را شفاف ميسازد. شهادت مشعلي است كه خداوند در جان برگزيدگانش برميافروزد، تا تاريكي از شانههاي زندگي بگريزد و شهيد، چشمه آتشي است كه خرمن ظلم را ميسوزاند و آب رواني است كه بر كوير تشنه عدالت، جاري ميشود.
هر شهيد ، سپيدهاي است كه در افق آسمانها طلوع ميكند و پيامآور صبح ميشود. شهادت شهيد به طور يقين بسيار پرارزشتر و مؤثرتر از حيات اوست. براین اساس از آن جا که«شاهد» از اوصاف خداوند است و زماني كه كسي به آن درجه از خلوص برسد كه به مقام شهادت نايل آيد او مخلوقي است ملحق شده به خالق و عادي است و از «ونفخت فيه من روحي،شهید مرادی، مصداق بارز انتخاب حیات جاودانه در برابر حیات فانی است؛ اوهمچون دیگر شهیدان همواره زنده است و نبود او در بین ما در واقع انتقال از حيات جاري در سطح طبيعت، به حيات پشت پرده آن ميباشد.
*با وجود اتفاقات تازه در جبهه مقاومت و همچنین جهت اصلاح سبک زندگی، پرداختن به هنر مقاومت و پایداری در ابعاد مختلف تا چه اندازه مهم و ضروری است؟
هنر از قدیمیترین و موثرترین پدیدههای زندگی فردی و اجتماعی انسان است، تا جایی که هیچ وسیله یا روش زندگی را نمیتوان پیدا کرد که هنر به نوعی در آن نفوذ نکرده باشد .زندگی بدون هنر بسیار بیروح و کسل کننده است. نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط میدهد.
کار دیگر هنر این است که دوست داشتن زندگی را به انسان میفهماند و «زندگی با صفا» را به او نشان میدهد.هنر پدیدهای است که از دیرباز نقشی بسزا در زندگی انسان دارد و تاثیر این موضوع چنان بوده است که همواره بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان در ادیان و مکاتب مختلف از آن به عنوان وسیلهای کارآمد و موثر در جهت ترویج و تبلیغ اندیشهها و رفتار مورد نظر خود از آن استفاده کردهاند.
ممکن است سبک زندگی بین افراد یک جامعه تنوع زیادی داشته باشد، ولی تعداد معدودی از آنها، به تبدیل میشوند. از آن رو که هنر از معدود پدیدههای انسانی تمدنی است، در همه لایههای هویتساز زندگی حضور دارد و شکل و قالب خاصی مییابد که می تواند در شکل گیری سبک زندگی اجتماعی،نقش ایفا کند.
اولین مرحله از فهم نسبت عمیق هنر و زندگی، تأثیراتی است که بر تکتک افراد جامعه میگذارد. عرصه مقاومت و ظلم ستیزی، جایی است که افراد فردیت خود را کنار میگذارند و به کلی در اختیار اجتماع قرار میگیرند که این رویداد در زمانه ای که مشخصه بارز آن خودمداری است، می تواند اتفاقی نادر و تاثیر گذار بر سبک زندگی افراد شمرده شود.
* جایزه دانشگاهی شهید بهروز مرادی تا چه اندازه می تواند به ایجاد یک جریان هنری و علمی کمک کند؟
رویدادهای هنری از جمله جایزه شهید مرادی، فضایی با موضوع خاص را پدید می آورند که تخصص و اندیشه و مهارت عدهای را تحریک میکند.از آن جا که صیانت از ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی و زنده نگه داشتن یاد و خاطره آنان که با جانفشانی خود تمامیت ارضی کشور را پاس داشتند یک وظیفه همگانی است، برگزاری رویدادهای فرهنگی از این دست، امکان بهره وری از ظرفیت هنر و هنرمندان که تاثیرگذارترین زبانی است که در ذهنها میماند، می تواند تحقق این مهم را تمهید سازد.
این گونه رویدادها با ایجاد یک جریان هنری فرصتی فراهم می سازد تا هنرمندان هنر خود را به نمایش بگذارند و شناخته شوند و جوانان و نوجوانان که توانمندیهای بالایی دارند نیز به مشارکت در این راه تشویق شوند.از این گذشته، همدلی و همافزایی هنرمندان دارای تحصیلات و پیشکسوتان هنری، زمینهساز خلق آثار فاخر و درخشش چشمگیر در عرصههای مختلف هنری خواهد شد.
*مهم ترین آسیب های پیش روی این جایزه دانشگاهی شهید بهروز مرادی چه می تواند باشد؟
به نظر می رسد روند داوری در این رویداد هنری که به نام مقدس شهید مزین است، باید با دقت بیشتری نسبت به سائر رویدادهای هم تراز همراه باشد تا یک اثر بسیار قدرتمند از لحاظ تکنیک اما فاقد محتوای ارزشمندی، در جریان داوری بر اثر ارزشمند به لحاظ محتوا اما ضعیف از نظر تکنیک، مقدم داشته نشود.
اگر داورها، براساس هدف اصلی برگزاری این جایزه، اقدام به گزینش آثاری نمایند که روح شهادت و جوانمردی را درکالبد بیننده بدمد، بدیهی است که به هنرِ محترم و باکیفیت توجه بیشتری خواهد شد. در این صورت هنرمندانی که هنرخویش را صرف انتقال معانی متعالی می کنند، مجال بیشتری برای درخشش پیدا میکنند و انگیزه برای خلق آثار بهتردر ایشان تقویت می شود. همینطور استعدادها روز به روز بیشتر شکوفا میشوند.
در نتیجه «هنر»نمود یافته در این مجال، به همین رویداد خاتمه نیافته و در سائر زمینه های مناسب برای ظهور مفاهیم متعالی هم حضور خود را به نمایش می گذارد. در واقع، با ملاحظه این موارد در ارزیابی آثار ارائه شده به این جایزه، زمینه رقابتی برای خلقِ هنرِ بهتر و محترمتر می شود که بی تردید خدمت والائی به تداوم یاد شهدا در متن جامعه خواهد شد.
*خوشحال می شویم اگر تجربه خلق اثر هنری و یا پژوهشی در حوزه هنر مقاومت و پایداری را دارید به اطلاع مخاطبان هم برسانید.
هر چند قلم از به تصویر کشیدن عزّت و سربلندی حاصل از مقاومت و پایداری در برابر استکبار جهانی عاجز و ناتوان است، اما به مصداق ما لا یُدرَک کُلّه لا یُترَک جُلّه، بنا به وسع و توان خود به خوانش این مهم در چند اثر همت گماشتهام:در همایش پیامبر اعظم(ص)،استقامت و پایداری که در سال 85 به همت سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج برگزار شد.
مقاله ای با عنوان"تبیین سایبرنتیکی نظام کنش دفاعی پیامبر اعظم(ص)،تاملی بر استراتژی دفاعی پیامبر (ص) از چشم انداز مکتب کارکردگرائی " ارائه گردید؛ درهمایش ملی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت که در سال 86 برگزار شد، مقاله ای با عنوان"قابلیت هنر در بازتاب ماهیت الهی شهادت" ارائه نمودم؛ همچنین مقالهای با عنوان"شهید سلیمانی؛ تقویت چارچوب بندی مقاومت اسلامی جهت مقابله با دگر سازی درون دینی" تدوین نموده ام که در مجله سیاست دفاعی سال 1401 منتشر شده است.